اگه زیاد حرف بزنی , اعمال قانون میشی

شب جمعه ای با 3 تا از دوستام قرار گذاشتیم تا بریم بیرون و یه دوری بزنیم.یکی از دوستهام چون خلافهاش خیلی مامانه; توی این چند ساله ,دلم نمی یاد بزارمش کنار! لامذهب کلکسیونیه واسه خودش! یادم باشه حتما" یه روز این دوستم رو توی کتاب رکورد گینس ثبتش کنم..
بگذریم,همینطوری که داشتیم ولی عصر رو بالا میرفتیم,یه مرتبه یه پژو 206 پایین تر از مسجد بلال گفت: بزن بغل!
ما اول آدم حسابشون نکردیم...
چشمتون روز بد نبینه
stop sign رو که از پنجره گرفت بیرون ما چهارتایی همزمان جفت کردیم...
البته با یکم پس و پیش...! پس و پیشش رو از این لحاظ میگم که دوست کلکسیون من, در حال تخلفات شرعیه از نوع آبکی بود, و تو حالت
stand by گیر کرده بود!
حالا ما با چه مشقتی اونو restart کردیم;خودش داستان یه پست دیگه است...

روسریم رو کشیدم پایین و زدم بغل. پلیس مخفیها پیاده شدن.یکیشون رفت جلوی ماشین و با بی سیم پلاک ماشین رو استعلام میگرفت,اون یکی هم اومد سمت من و شروع کرد به سیم جیم کردن و مدارک خواستن..

منم که شاکی شده بودم , گفتم جناب سرگرد مگه ما چیکار کردیم؟؟
!
(دروغ چرا , تا قبر آ..آ..آ..آ..آ.. من هنوز از این ستاره و قپه ها سر در نمیارم!)

هنوز "کردیم" از دهنم در نیومده بود که لامذهب عین پرینتر, یه لیست بلند بالا واسم خوند!
1-کمربند نبستی 2-شاگرد هم کمربند نبسته 3-چراغهای ماشین زنونه 4- از سمت راست سبقت گرفتی
(این آخری رو دروغ میگه,حناق گرفته..)

دوستم عین اسفند پرید هوا:جناب سرگرد,اصلا" ما همش تو لاین سمت راست بودیم!چرا دروغ میگی؟!

جناب سرگرد یه نگاه
بهش کرد و گفت:شما مجردین یا متاهل؟
دوستم که این دفعه انگار آتیشش زده باشن,با عصبانیت گفت:متاهلم,ولی حلقه ام رو خونه جا گذاشتم.
(اونجای بابای دروغگو
!)

پلیس هم یه نگاه اونجوری! کرد و گفت: زیاد حرف بزنین اعمال قانون میشین..
خلاصه ما ترجیح دادیم که جریمه بشیم ولی اعمال قانون نشیم...

0 نفر کامنت, نبود؟!: